بعد از یک روز کاری خسته کننده، آشپزی و تهیه غذا برای خانواده، تمیز کردن آشپزخانه و خواباندن کودکان، آخرین چیزی که ممکن است به ذهن تان خطور کند این است که برای زندگی زناشویی تان چه باید بکنید اما زندگی زناشویی شاد زیربنا و شالوده ای برای سعادت و بهروزی خانوده تان است.

اگر به ارتباط با خانواده همسر در قالب گذشته نگاهی بیندازیم، می‌بینیم که یک قانون کلی وجود داشت و آن اطاعت بی‌چون و چرا از خانواده همسر به خصوص برای عروس‌خانم‌ها بود. بهترین عروس، حرف گوش‌کن‌ترین عروس بود.

بسیاری از زنان و مردان پس از بچه‌دار شدن دوست دارند رابطه عاشقانه قبلی خود با همسرانشان را دوباره تجربه کنند. شمع، موسیقی ملایم و خوابیدنِ بچه ها یکی از صحنه هایی است که در این گونه موارد در ذهن آدم شکل می گیرد. اما واقعا برای این مساله چه چاره ای می توان اندیشید؟

شما به عنوان یک مرد با دختری آشنا می شوید که به نظرتان همان فرد رویاهایتان است. حالتان با او خوب است و برای خوشحال کردنش هر کاری از دستتان بر می آید، انجام می دهید.

دوست دارید ازدواج کنید اما احساس می‌کنید که هیچ کدام از مردان جهان به شما توجهی ندارند و حتی حاضر نیستند به‌عنوان یک گزینه احتمالی به شما فکر کنند

اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نکته را زمانی که وی عصبانی است بیشتر مراعات کنید. ۱- همسرتان را به عنوان یک مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید.

به زن و فرزندان او فکر کنید و قبول کنید که همسر او هم زنی مثل شماست که آرزو دارد، تنها مالک قلب و وجود همسر خود باشد؛ بنابراین خودتان را فریب ندهید و بگذارید وجدانتان او را به زندگی واقعی اش برگرداند.

ازدواج برای همه است. این زیباست وقتی دونفر متحد می گردند. ازدواج هدیه ای برای پایان دوران تجرد شماست. اگر شما از نسل آدم و حوا هستند، خدا فرد ویژه ای را برای شما خلق کرده است !