تو ناخدای عشقی ، من ساحلی غریبم / لنگر بزن مسافر ، من خاک هر رفیقم * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * کس نمی داند در این بحر عمیق،سنگ ریزه قرب دارد یا عقیق من همین دانم که در این کوی و بر، هیچ چیز ارزش ندارد جز رفیق * * * * * * * * * * * * * * […]